کد مطلب:27784 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:266

نام ها












هنگامی كه امام علیه السلام متولّد شد، مادرش فاطمه بنت اسد، از سر خجسته داشتن نام پدرش (اسد)، او را «حیدرة»[1] نامید.[2] سپس او و ابو طالب، به الهام الهی توافق كردند كه وی را «علی» بنامند.[3].

امام علیه السلام، نام های دیگری نیز دارد كه در لابه لای متون تاریخی و حدیثی همین فصل خواهد آمد.

25. علل الشرائع - به نقل از فاطمه بنت اسد -: من به درون كعبه رفتم و از میوه ها و روزی های بهشتی خوردم. پس چون خواستم بیرون بیایم، كسی مرا ندا داد: ای فاطمه! او را «علی» بنام كه او علی (بلند مرتبه) است و خداوندِ علیّ اعلی می فرماید: «نامش را از نام خود برگرفته ام و به ادب خود، تربیتش كرده ام و بر دشواری های دانشم آگاهش كرده ام. اوست كه بت ها را در خانه ام می شكند، و اوست كه بر بام خانه ام اذان می گوید و مرا تقدیس و تمجید می كند. پس خوشا به سعادت كسی كه دوستش بدارد و اطاعتش كند، و وای بر كسی كه سرپیچی اش كند و دشمنش بدارد!».[4].

26. ینابیع المودّة - به نقل از عباس بن عبدالمطّلب -: هنگامی كه فاطمه بنت اسد، علی را به دنیا آورد، او را به نام پدرش «اسد» نامید؛ ولی ابوطالب به این، راضی نشد و گفت: بیا تا شبی از كوه ابوقبیس بالا رویم و آفریدگار آسمان را بخوانیم، شاید كه ما را به نام او آگاه كند.

پس شب هنگام، بیرون آمدند و از كوه ابوقبیس بالا رفتند و خدای متعال را خواندند و ابوطالب این شعر را سرود:

ای پروردگارِ شب تیره

و صبح روشن درخشنده!

حكم قطعی ات را برایمان بیان كن

كه این پسر را چه بنامیم.

پس آوایی از آسمان آمد و ابوطالب، سرش را بالا كرد كه ناگاه، لوحی همچون زمرّد سبز دید كه چهار سطر در آن نوشته شده بود. آن را با دستانش گرفت و محكم به سینه اش چسبانْد. در آن چنین نوشته بود:

به فرزندی پاكیزه، اختصاص یافته اید

پاك و شریف و پسندیده.

و نامش از جانب [خدای] قاهر و والا

«علی» است، برگرفته از «علی».

پس ابوطالب بسیار شادمان شد و برای خدای تبارك و تعالی به سجده افتاد و ده شتر، عقیقه كرد. آن لوح، به كعبه آویخته بود و بنی هاشم به آن بر قریش افتخار می كرد تا آن كه در جنگ حجاج و ابن زبیر ناپدید شد.[5].

27. امام زین العابدین علیه السلام: روزی پیامبر خدا نشسته بود و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام هم نزدش بودند. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «سوگند به كسی كه مرا بشارت دهنده به حق برانگیخت، نزد خدای عز و جل، آفریده ای از ما محبوب تر و گرامی تر بر روی زمین نیست. خدای تبارك و تعالی، نام مرا از نام های خود مشتق كرد كه او محمود است و من محمّدم و برای تو نیز - ای علی! - نامی از نام های خود برگرفت كه او علیّ اعلی است و تو علی هستی».[6].

28. امام علی علیه السلام: نام من در انجیل، «الیاء» و در تورات، «بری ء» و در زبور، «أریّ» و نزد هندوان، «كبكر» و پیش رومیان، «بطریسا» و نزد پارسیان، «جبتر» و پیش تركان، «بثیر» و نزد زنگیان، «حیتر» و پیش كاهنان، «بوی ء» و نزد حبشیان، «بثریك» و نزد مادرم، «حیدرة» و پیش دایه ام، «میمون» و نزد عرب، «علیّ» و پیش ارامنه، «فریق» و نزد پدرم، «ظهیر» است.[7].

29. پیامبر خداصلی الله علیه وآله: هنگامی كه قیامت می شود، علی بن ابی طالب علیه السلام را با هفت نام، ندا می دهند: ای صدّیق! ای دال (راهنما)! ای عابد! ای هادی! ای مهدی! ای فتی (جوانمرد)! ای علی! تو و پیروانت بی محاسبه وارد بهشت شوید.[8].

30. شرح نهج البلاغة: نخستین نامی كه مادرش [فاطمه بنت اسد] او را بدان نامید، «حَیدَرَة» بود كه با نام پدر وی، اسد بن هاشم، مناسبت داشت (حیدره و اسد، هر دو به معنای شیرند). پس پدرش [ابوطالب] آن را تغییر داد و وی را علی نامید.

و گفته شده كه حیدره، نامی بود كه قریش او را بدان خواندند.

و گفته نخست، صحیح است و گزارش نبرد او با مَرحَب بر آن دلالت دارد، در آن جا كه مرحب رجز خواند و گفت:

من كسی هستم كه مادرم مرا «مرحب» نامید.

و علی علیه السلام پاسخ داد:

من كسی هستم كه مادرم مرا «حیدره» نامید.[9].









    1. اسد و حیدره، دو گونه شیر هستند.
    2. مقاتل الطالبیّین: 39، معانی الأخبار: 9/59، الفضائل: 147، مناقب آل أبی طالب: 288/2 و: 276/3.
    3. آن گونه كه متون تاریخی نشان می دهند، این تغییر در اوان ولادت حضرت رخ داده است. از این رو، آنچه از عطا نقل شده است كه چون از دوش پیامبرصلی الله علیه وآله بالا رفت و بت ها را شكست، به جهت هم خانواده بودن علیّ و علوّ، علی نام گرفت، فاقد اعتبار تاریخی است و امری ذوقی بیش نیست.
    4. علل الشرائع: 3/136، معانی الأخبار: 10/62، الأمالی، صدوق: 206/195، بشارة المصطفی: 8، روضة الواعظین: 88.
    5. ینابیع المودّة: 873/305/2، مناقب آل أبی طالب: 174/2، بحار الأنوار: 102/19/35. نیز، ر. ك: كفایة الطالب: 406.
    6. معانی الأخبار: 3/55.
    7. معانی الأخبار: 9/59.
    8. إرشاد القلوب: 257، مائة منقبة: 83/138، المناقب: 323/319. نیز، ر. ك: مشارق أنوار الیقین: 68.
    9. شرح نهج البلاغة: 12/1. این رجز امام در جنگ خیبر و در پاسخ به مرحب یهودی، در بیشتر منابع تاریخی و حدیثی آمده است. ر. ك: ص 195 (ضربه سرنوشت ساز در جنگ خیبر).